✿✿✿رز مـــشــکــی✿✿✿
هزار بار هم که از این دنده به آن دنده شوی فایده ندارد! این تخت آغوش کم دارد!
حالی که پریشان است
این روز ها تلخ میگذرد.دستم میلرزد از توصیفش... همین بس که: نفس کشیدنم در این مرگ تدریجی مثله خودکشی کردنست با تیغ کند! پشت یک بغض ... ايــن " مــن " چقــــــدر زبـان نــفهم اســت!! بـفهم ديـگــر ....!!! " او " ديگـر دوستت ندارد !!! خدایــــا ! معجزه ای بزرگ در حد خــدا بودنت... گـذشته که حآلمــ را گرفــته ا ـــــت ! آینــבه که حـآلـــے براے ر ـــــیــבنش ندارمـ ! و حآل همـ حآلمـ را به همـ میزنــב چــه زنــב گی شیرینـــے دلتنگـی ؛ پیچیــده نیســت...
صفحه قبل 1 ... 11 12 13 14 15 ... 58 صفحه بعد
احتیاج به آرامش دارد....
نه سرزنش!
کاش....
میفهمیدن.....
ھیچ ھم سکوت
نشانہ ی رضایت نیست!!!
شاید کسی دارد خفہ میشود
از تــــــو معجزه میخواهم...
تــــو خود بهتر میدانی
معجزه ای که اشک شوقم را جاری کند...
یک دل.. یک آسمان.. یــک بغــض و..........
آرزوهــای تـَـرک خـورده !
به همین ســادگـی ...!
Design By : behnam.com |